لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه...
زمزمه های زندگی
لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه...
گاهی میخندم ولی ته خنده ام غم است...
گاهی قهقهه هم می زنم ولی غصه درونش نهفته است...
گاهی خود را شاد شاد نشان میدهم ولی از همه غمگین ترم...
گاهی میدوم و خود را شاد نشان می دهم ولی در دلم خسته ام و توان راه رفتن هم ندارم...
گاهی نیز میگویم خوبم ولی از همیشه داغون ترم...
گاهی هم حرف می زنم ولی نمیتونم حرف هایی را که در دلم هست بگویم...
گاهی همه میگویند چقدر مغرور بود ولی نمیدانند
غرورم آن چنان شکست که هیچکس نمیتواند بندش بزند...
به خاطر همین گاهی ها شکستم....آری شکستم....ظاهرم خوشحال است
میخندد...قهقهه می زند...میدود...حرف می زند...امااااااااااااااا
درونم غوغاست....درونم تنهاست.....
دنیا!
بازی هایت را سرم در اوردی
گرفتنی ها را گرفتی!
دادنی ها را ندادی!
حسرت ها را کاشتی!
زخم ها را زدی!
دیگر بس است چون چیزی نمانده،بگذار بخوابم...
محتاج یک خواب بی بیدارم!
دلتنگی هایم انقدر زیاد شده اند که دیگر
در هیچ واژه ای جا نمیشوند
دلم بودنت را می خواهد...
دلتنگی نه با قلم نوشته میشود
نه با دکمه های سرد کیبورد؛
دلتنگی را با اشک می نویسند...